به پایان امد این دفتر حکایت همچنان باقیست.

 

گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زینجا

هوس سفر نداری ز غبار این بیابان؟
همه آرزویم اما چه کنم که بسته پایم

به کجا چنین شتابان؟
به هر آن کجا که باشد به جز این سرا سرایم


سفرت به خیر اما، تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را.

 

(محمد رضا شفیعی کدکنی)

 

راستی شب یلدا مبارک

و چهلم پیش رو بر ملت واقعی ایران تسلیت عرض می کنم .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها